حمله و عقب نشینی ِ افسردگی

میشه از آینده مطمئن بود؟
چه طور میتونم باور کنم همه چیز خراب نمیشه ... همه رو از دست نمیدم ... یا اینکه بقیه از دستم راحت نمیشن
چقدر سخته بگم‌« می دونم روز های بعد عالیه ، مال منه ،روز های اوج منه ... »
فقط برای من این طوره؟ تا وقتی هر روز ۶ صبح سرویس میومد دم در خونه و ساعت ۷:۲۵ زنگ کلاس میخورد ، تا اون روزی که ساعت ۳:۱۵ تعطیل میشدم و حمله به طرف خونه...تا روزی که هرشب مشقام رو مینوشتم ، هیچ مشکلی نبود ... بزرگ ترین غصم این بود که چه جوری به مامان بگم فردا اگر نیاد مدرسه رام نمیدن سر کلاس ، یا اینکه با چه رنگی نمرهء ۱۰ - ۱۲ رو بکنم ۱۹ - ۲۰ که کمتر ضایع باشه ... نه مریضی داشتیم که بشینم تا صبح بالای سرش «یس» بخونم ، نه بار منت پدرم رو برای خرجام حس کرده بودم ، نه پدر مادر دوستام موجی شده بودن و مثل مته تو سرشون سر و صدا راه انداخته بودن و نه از عشق و عاشقی چیزی سرم میشد که به خوام صبح تا شب و بعضی وقت ها هم شب تا صبح نگران کسی باشم و دم به دم بشینم به خدا بگم «دست تو میسپارم ، اونی که میخواد بشه ، اونی که باید باشه ....»
همه چیز خراب نشده ، ولی دیگه هرگز اون آرامش سابق رو ندارم ، خیلی وقته که سر بیخیال رو بالشت نذاشتم
چه میدونستم سرطان چیه ، مرگ یه نفر چقدر میتونه بدبختی همراه خودش بیاره و چقدر جای بعضی ها یه دفعه تو زندگیه آدم خالی میشه...
دلم برای خیلی چیزا تنگ شده ...

خوب! اینا حرفایی ِ که از قبل تو سرم بوده و الآن هم تا تنها میشم دوباره میاد ، جلوش رو میگیرم ها ولی بعضی وقتا زور منفی بافی بیشتره ...
خدا رو شکر که دلیلی دارم برای از بین بردن تمام این نگرانی ها
و این که هدفی انتخاب کردم ، راهی رو یه دفعه روبه روی خودم دیدم که از تمام این ترس ها و غصه ها دورم میکنه ... و خوب نمی دونم این هدف رو واقعا من انتخاب کردم یا کس دیگه ای ، ولی هرکی مقصر بوده به حکم دادگاه جمهوری قلبم به حبس ابد تو ویرون ترین دل دنیا ( یعنی دل این جانب ) محکوم اعلام میکنم و باید تاآخرین لحظه در این چهار دیواری نیم وجبی نام برده بمونه و بدونه این زندان به پیشرفته ترین تدابیر امنیتی مجهزه و فرار از اون غیر ممکن و بر فرض محال هم که تونست یه راه گیر بیاره اون روز در این خونه رو گل میگیرم و روش هم مینویسم «به علت فوت نا به هنگام صاحب مغازه،تا همیشه تعطیل میباشد »

راستی ... سرکار خانوم پرستو خانوم و جناب استاد ... همین الآن فکرامو کردم نمیرم امیر آباد ... فایده نداره آخه...

امروز نزدیک بود یه سری تصمیم های احمقانه بگیرم ، که کنسل شد! من هنوز عاشقم!!!!
دوسش دارم و دوتا پاراگراف بالا تر دوباره ،سه باره .... هزار باره تکرار شود!( با خودمم )
نزدیک بود صداهای دلم رو نشنوم دیگه .... خدا رحم کرد! وگرنه همین الآن از بی کسی مرده بودم!

ظاهرا خوابم میاد و دارم بی ربط میشم ... همه الآن خوابن منم میرم دیگه...
فقط نتیجه گیری :
۱- برای این که افسردگی مزمن ام دوباره اوت نکنه ، دیگه تنها نباشم
۲- بیچاره کار از این حرفا گذشته!
۳- عاشقم من عاشقی بیقرارم ...
۴- سه هزار دردو یک درمان ...اگر کسی گفت درمانشون چیه؟
۵- من دارم از خواب میمیرم ،پس شب به خیر!
نظرات 24 + ارسال نظر
دریا یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:13 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

گندمزار دوست داریم.

دنیا یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:14 ق.ظ http://goldensun.bligsky.com

سلام گندمزار عزیز
خوبی؟
از اینکه نظر دادی ممنونم
تو هم مخملی داری
خوشحال میشم اگه دوباره بر منو وبم منت بزاری
قربانت خورشید طلایی

پرشتوک یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:14 ق.ظ http://prushato.persianblog.com

برو بخواب کوچولو
خواب های روشن و پر از پروانه ببینی...
اما تو رو خدا به من بگین این کیه که سرطان داره؟ من ه گیج شدم!!
بعدشم بهم بگین این چه بازی یه؟ که شماها مزمن رو مضمن می نویسین؟!؟:))
مضمن یعنی ضامن کننده مگه نه؟؟ نگین من فارسی بادم رفته ها!!
راستی به تو و دوستت پرستو لینک دادم
تا بعد
پاینده باشی.

دلگرفته یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:28 ق.ظ http://delgerefte.blogsky.com

salam gandom zar jan manam ashegham vali harfaye deleto yadet nare hamishe gosh kon behesh bad tasmim begir darzemn age dost dashti bia be ham link bedim vaghian webloget bahale ghorbanat delgerefteh

علی یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:04 ق.ظ http://young.blogsky.com

سلام !
ممنون از اینکه به من سر زدی !
مطلبت هم با اینکه پر از قصه بود ولی خوب تمام شد !
خدا کنه همیشه عاشق بمانی !

بانو یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:12 ق.ظ http://banoo.blogsky.com

سلام...
بانوی ابی چه ربطی به فوتبال داره؟؟؟؟؟؟؟

من اصلا نمی دونم کدوم تیم ابیه کدوم قرمز

در ضمن خیلی خوب مینویسی ..
من بازم میام اینجا
بعدشم تبریک میگم تیمتون برنده شد!

اخر از همه هم تشکر از اینکه به من سر زدی بازم از اینکارا بکن


و موفق باشی

امین یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:47 ق.ظ http://amin-ga.persianblog.com

!!!!!!!! می رم بعد می آم !!!!

امین یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:31 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

اومدم ...می گما چرا از رفتن به امیر آباد منصرف شدی آخه؟؟؟ برو وقتی اونجا رو دیدی قدر عافیت رو می دونی و می بینی که اونقدر ها هم درد نداری!!! حالا نریا ..بذار اینم بیاد با هم برین :D:D:D:D..راستی کجاست این اینه!!!نظر نداده

لاله یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:20 ب.ظ http://akharinbarg.blogsky.com

آی گفتی ادم یهو بزرگ میشه ...یکی میمیره یکی مریض میشه...چقدر بچگی راحت بود ...برای منکه حتی مامانم هم مدرسه نخواستن...عجب بچگی بی خودی داشتم

[ بدون نام ] یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:31 ب.ظ http://sahrayesabz

نوشت ات رو خوندم

جوابی برات دارم: جواب تو رو امشب تویه وب من می دم

امشب مخصوص تو می نویسم.

صلاح یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:00 ب.ظ http://niaz.blogsky.com

سلام
لطف کردی بهم سر زدی خیلی خ۰وشحالم با شما آشنا شدم

حاج اسیر یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:46 ب.ظ http://asir.blogspot.com

سلام نگران چی هستی؟؟ هر چی بخواد بشه میشه و هر چی نباید بشه هم نمیشه پس با خیال راحت زندگی کن و به تقدیرت اعتماد کن

غریبه یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:50 ب.ظ

الوعده و وفا
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است

مسیح یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:51 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

همونیه که داری ...

شک نکن !

امیدوارم همیشه عاشق بمانی .

آرش یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:02 ب.ظ http://Arashk.blogsky.com

سلام...ممنون که سر زدی...........تو هم جالب مینویسی.......فردا مل ماســـــــــت...........بازم سر بزن....موفق باشی

[ بدون نام ] یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:04 ب.ظ

تصحیح میکنم ..........فردا مال ماســــــت

عماد پرسپولیسی یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:26 ب.ظ http://emadd.blogsky.com

( ... ) !

امین یکشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

دیدم از این ۵۶ نظری که توی وبلاگمه ۵ تاش شما دادین گفتم جبران کنم که بدهکاریمون به غیر از این بشه ۲ تای دیگه ....این اینه چه زحمتی کشیده ها (...) این قدر ...... هم نریین !!!!!!! تمام می شینا:D:D:D:D:D ...۲ تای دیگه هم بعد می آم

گندمزار دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:27 ق.ظ http://gandomzar.blogsky.com

امین جان، منو اینه تازه شروع شدیم!D:D:

دوباره مسیح دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ق.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام

خودمم هرچی فکر می کنم نمی فهمم چه معنایی دارن .

دوست داشتم ازشون سر در می آوردم و برات یه مقاله ی فلسفی می نوشتم ...

ولی واقعا نمی دونم اونا جی هستن .

فقط می دونم وقتی اونا رو تو وبلاگم گذاشتم قدری آروم شدم .

چون قبلش یه حال واقعی و عــــــــــادی بهم دست داده بود

یه حال واقعا غیر عادی !!! ... که نمی شه توصیفش کرد.

خوب هرچی رو که آپلود کردم دلم راضی نشد و پاکش کردم ....

فقط این یکی به دلم نشست و ...

اشکبوس دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:18 ق.ظ http://ashkoboos.blogsky.com

مرسی از اینکه به ما سر زدی.زیاد به اینجور مسائل فکر نکن.افسرده ات میکنه.در پایان با بوق و کرنا و دهل و ساز و آواز هلهله بهت میگم:
آره بابا آبیته!!

پائیز دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:56 ب.ظ http://paeez110.persianblog.com

سلام.........ممنون که بهم سر زدی........ای کاش از فردا میدونستیم اونوقت خیلی راهتر زندگی میکردیم.....پرسپولیس هم برد تبریک.......یا علی

امین دوشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:29 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

سلام ....نشدا گیر نده به من دیگه که خودم گیر کردم در نمیام !!! راستی این اینه بدجور دنبال کتاب می گرده!!:D:D:D:D ..پیدا هم نمی کنه ...خلاصه اونم گیر کرده دلش نها !!!!

پرستو سه‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:56 ق.ظ http://parastou.blogsky.com

اره میشه مطمئن بود!!این دفعه البته استثنا عا........همه چیز درست میمونه من خودم تضمین میکنم.D:D:D:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد