وفقنا فی الکنکور یا رب!!!

سلام ... وااااااای دیگه کنکوره من به کی بگم هیچی نخوندم!!!! دیشب سعی کردم یه ذره به بابام بفهمونم که انتظاری از من نداشته باشه ،اونم گیر داد تا نصفه شب برام سخن رانی میکرد و میخواست منو از نا امیدی دربیاری!
آخه پدر من ، من کی گفتم نا امیدم؟ اگر خونده بودم و قاطی کرده بودم خیلی بهتر بودD:
البته الآن با یه مغز باز میرم سر کنکور میشینم و از فضای بستهء اونجا لذت میبرم!
گور بابای کنکور! این همه پارسال که بچه درس خون و مثلا شاگرد ممتاز بودیم خوندیم و اونطوری شد ، حالا که امسال نخوندیم شاید قبول شدیم! مدل بچه دیو ایناD:
دیشب یه فیلمی بود این خونهء ما ... زندان زنان نگاه میکردیم و من ناخداگاه یاد سگ کشی میفتادم و هی دوسه بار پاشدم بابام رو که تنها مذکر جمع خونه بود رو سربه نیست کنمD: بابام هر چند دقیقهء یه بار میگفت « باز دیونه شدی؟ چرا منو اینجوری نگاه میکنی به من چه؟ » بنده خدا...

برای فردا که پنجشنبه دوازدهم تیرماه هزارو سیصدو هشتادو دو میباشد با بچه ها یه برنامه ریختیم ، صبح زود امامزاده صالح و بعد هم سینما و بعد گرفتن سوال های تجربی ها ، که من با برادر یکی از دوستام هم قرار داشته بیدم ... البته کاش خودش میومد فردا ... وای اگر خودش الآن اینجا بود !

اگر خیلی وحشتناک و بدون موضوع و جمله بندی مینویسم شرمنده عقلم بیشتر از این نمیکشه فعلا ...
یه موضوعی هم پیش اومده ، یه انتخاب خیلی مهم ... که اگر حقیقت داشته اشه تمام زندگیم بهش بستگی داره... و من و دوستام رو کاملا بین زمین و اسمون نگه داشته فعلا!
تا امشب وقت داریم تصمیم بگیریم! خیلی سخته ... یه جورایی ترس هم داره!
وضعیت ما الآن دقیقا با عبارت « گه گیجه » همخونی داره ...
اِ! ازمایش خونم رو هم فردا باید بگیرم ...
شایدم نگیرم حالا! چمی دونم بابا یکی بیاد یه راه حل برای بیرون اومدن از این وضعیت به ما بده!
اصلا شرایط رو توصیف میکنم:
نغمه : خوب خونده ، ولی نا امیده بیخودی ، دوباره مثل پارسال حول کرده و گریش به راهِ
پرستو : یه ذره خونده ، قاطی کرده فعلا ، از لحاظ مغزی هاD: ، هیچ گونه نمیشه باهاش شوخی کرد ، کلی بد اخلاق شده
بنده : پاکِ پاک و سفیدِ سفید! انشاءالله که کارنامه مون هم سفید میشه !( آخرت رو میگم ها ، کنکورو خدا نکنهD:) بیخیال ، ولی اصلا خونسرد نیستم ، بنده هم از لحاظ مغزی قاطی کردم ولی بداخلاق نشدم سگ شدم!
بابای من هنوز مثل پارسال تئوریش اینه که اگر شریف قبول شم بهتره دلیل پدر نیمه محترم من هم اینه که با یه اتوبوس میرسم اونجا البته الان که مترو هم هست!
یه بنده خدایی هم حسابی از من ناامید شده و امید به چیز دیگه ای داره که ما حسابی توش موندیم ، نمیدونم امید بستن به اون درسته یا نه!

قبول نشدم هم ...نمیشه گفت مهم نیست! مهمه دیگه ...بر پدر مادر کنکور و مصوبش لعنت!
سبحانک یا لا اله الا انت
الغوث الغوث
خلصنا من الکنکور یــــــــا رب...

تو این سردرگمی و اوضاع خراب فکری ... یه خوابی دیدم که خیلی خوشحالم از دیدنش ، صبح هم که در همون حالتی که تو خواب بودم چشمام رو باز کردم انقدر واقعی و ملموس بود ابن خواب که اول نفهمبدم خواب بوده ،با لبخندو نیش باز بلند شدم نشستم و مامانم که تو اتاق بود با تعجب نگام کرد گفت «دیونه ، آدم رو می ترسونی ، مثل خلا با خودش می خنده ، مثل روح سرگردون میمونی ...» و در حال دیونه دیونه گفتن از اتاق رفت بیرون ...
کاش خواب نبود...

هرچی بیشتر حرف بزنم خل بودنم هویدا تر میشه ، برم تا همین چند مثقال آبرو رو دارم ...
خوش باشید برای ما ها هم دعا کنید...
من اگر کنکورم رو خوب ندادم خونه نمیام ، یه بلیط یه طرفه برای یه جایی میگیرم و میرم D:
...خداحافظ
نظرات 25 + ارسال نظر
روزنگار چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:05 ب.ظ http://roozngar.blogsky.com

نه راست راستی یه چیزی هس ! بعد از آزمایش خون بهتره یه آزمایش دیگه هم بدی --- ولی فک کنم زیاد وخیم نباشه - به هرحال می سپارم به خدا که خودش به راه راست منحرفت کنه !!

نیلوفر چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:05 ب.ظ http://roozhaieman.persianblog.com

سلام...اامممم انطوری که پیش رفتی یه ضرب شریفی!!!...ولی بی شوخی امیدوارم قبول بشی

لیلی چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:55 ب.ظ http://leili.blogsky.com

ولی من فکر میکنم خودت بیشتر دوست داری یکی از دانشگاه های جنوبی{...} قبول شی نه؟D:D:
احتمالآ پاک میشم نه؟D:D:

عماد پرسپولیسی چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:46 ب.ظ http://emadd.blogsky.com

لیلی خانم خیلی شیطونیاااا ! موش تو رو نخوره الهی !

مسیح چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:39 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید ...

دیوونه بمونی و سربلند که عقل دردسرش خیلی زیاده ...

تازه آخرین خونه ی عقل پی بردن به دیوونگیه ...

علی چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:45 ب.ظ http://asrar.blogsky.com

سلام پيغامت را در وبلاگ زيبا خواندم منم قبول دارم يک ان قلبم فرو ريخت عکس تاثير گذاريه در ضمن وبلاگ قشنگی داری تبريک سری به ما بزن وب جالبی نيست ولی....
ممنون بای

دانیال چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:49 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
خدایا این کنکور را از این کشور بردار
آمین
خدایا کاری کن که بشه مدرک ها را از ما با قیمت خوب بخرن تا ما هم بعد از ۱۵ سال دربه دری صاحب خونه شیم
آمین
خدایا....
خدا دیگه از دست ما خسته شده.
ولی خوب دعا می کنم موفق بشی

قاصدک چهارشنبه 11 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:55 ب.ظ http://www.arbrang.blogsky.com

سلام دوست من ؛ امیدوارم موفق باشی .

ک . پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:11 ق.ظ http://seyahosapid.blogsky.com

یا بصیر
با سلام
وبلاگ بسیار زیبای دارد
و
امیدوارم که شما هم کنکور قبول بشین و به دیگر دانشجویان کشور بپیوندید

رز پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:05 ق.ظ

salam , omidvaram ke haleton khob bashe, rashtesho bekhain man emrooz avalin bare ke weblog shoma ro khondam valy in ke goftid montazere azmayesheton hastid ye dafe negaran shodam, albate midonam alan fekr mikonid man ye chizim hast valy beharhal omidvaram ke chize mohemi nabashe motmaenam ke chize mohem nist kholase ke hamin, rasti omidvaram ke to konkor movafagh bashid.

هاشم -- ستاره مشرقی پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:08 ق.ظ http://eaststar.persianblog.com

سلام عزیز
ببخشید که دیر میام
ولی قول میدم هر وقت سرم خلوت شد دوباره سر بزنم

لطیفه پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:18 ب.ظ http://latifeh.blogsky.com

سلام گندمزار
امروز ۵ شنبه است ها
منتظر جواب آزمایشت هستم
موفق باشی

دوباره مسیح پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:32 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

می شه ازت خواهش کنم به وبلاگم سر بزنی ببینی مشکل برطرف شده یا نه ؟

خیلی خوشحالم می کنی .

ممنون .

پوریا پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:19 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

خیلی خودتو نگران نکن من هم نمیدونم چه مرگمه دکتر گفت آزمایش خون کامل باید بدم.......
بابا خوش به حالت من که کنکور داشتم تا ۲ هفته روانی بودم چون هیچی نخونده بودم نمیدونم چطور قبول شدم؟؟

نازی پنج‌شنبه 12 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:28 ب.ظ http://nazaninetanha.persianblog.com

سیلیم خوفی؟خوش به حال خودم که کولو هستم کنکور ندارم!ایشالله قبول شی آمییییییییین!

سوشیانت جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:54 ق.ظ http://zemestanast.persianblog.com

به نام باران
من برات دعا می کنم بهترین کنکور عمرتو بدی
باور کن !
از دیدن دوباره بلاگت خوشحال شدم

دلگرفته جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:19 ق.ظ http://delgerefteh.blogsky.com

pak nakon baba heife az in bebad ro dorost kon darzemn khabet ham kheilre ishala konkor ham ghabol mishi natars ...ya hagh

رامین پیوس (گل و تگرگ) جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:26 ق.ظ http://ramin69.blogsky.com

سلام!!
ایشالا موفق باشی تو کنکور!!
راستی من تو کف این لینکی که تو به عماد دادی موندم!! (این را از کوچه علی چپ گفتم!!) میشه یکم توضیح بدید؟؟ متشکر...گل و تگرگ!!

مریم جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:56 ب.ظ http://jelveyedeldaar.blogsky.com

سلام . انشالله که موفق باشی . من مطمئنم که قبول میشین. شیرینی یادت نره!

پرستو جمعه 13 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:59 ب.ظ http://parastou.blogsky.com

چرا بلیط یه طرفه برا اونجا نگرفتی؟
ما هم از دستت راحت میشدیم:D

[ بدون نام ] شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:06 ق.ظ

اقا جان چرا updateیا به قولی به روز نمیکنی؟:D:D

ققنوس شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:32 ب.ظ http://lord.blogsky.com

ای بابا !! کجا ميری ؟‌‌‌ من که ميگم موفق ميشی ... :)

لیلی شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:02 ب.ظ http://leili.blogsky.com

کجایی تو؟؟؟؟؟؟
میل میزنم بهت هر وقت اومدی

حامد--- چک نویس شنبه 14 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:52 ب.ظ http://WRITE-OFF.BLOGSKY.COM

دل من کودکی سبکسر بود
خود ندانم چگونه رامش کرد
او که میگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد
زانچه دادم به او مرا غم نیست
حسرت و اضطراب و ماتم نیست
غیر از آن دل که پر نشد جایش
به خدا چیز دیگرم کم نیست
---------------------
چه ربطی به مطلب تو داشت نمیدونم D:

آتوسا یکشنبه 15 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:58 ب.ظ

سلام اولین بار بود که وبلاگتو خوندم جالب بود زیادم به فکر کنکور نباش شد شد نشد نشد بی خیال

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد