کاش میتونستم بگم ...

برنامه های این هفته هم طبق معمول به هم ریخت فقط تو اومدی که خوب این بهترین دلیل من برای خنده هامه ، کاش انقدر دور نبودیم ولی آره راست میگی خدا خیلی کمکون میکنه ...
تا دوشنبه نیستم ... زود میگذره ... تو قل دادی!منم قول دادم ... خوب هیچ کس هیچی نمی فهمه اینم یه مدل حرف زدنه دیگه!
خوشحالم برای اینکه دیدمت برای اینکه تونستم بهت بگم ، برای این که دیدم تو هم نمی تونی کنار بیای! من منتظرم ها از همین امروز
روز فوق العاده ای بود ... مرسی

پرستو تهدید کرده که اگر دفعه بعد تو وبلاگم چرتو پرت در بارش بنویسم پدرمو در میاره ، خوب باشه بابا اصلا کی جرعت داره به شما چیزی بگه ، مگه از جونم سیر شدم؟ تو به خواب کسی هم بری طرف قبض روح میشه چه برسه به این که تو واقعیت خدمتش برسی ... البته تو که تو شب گم میشی عزیزمD :

سه شنبه که برای گرفتن خوابگاه دوباره رفته بودم قم تو راه برگشت یه سری صحبت با پدر محترممون داشتیم که نتیجش این بود که منو وسط میدون شوش پیاده کرد ... یک ربعی گذشت و ما هی راه رفتیم بلکه بفهمیم از میدون شوش اونم با ۵۰۰ تومن پول چه طوری میشه رفت خونه ، چون هیچی به فکرم نرسید رفتم از مردم بپرسم «آقا ببخشید چطور می تونم برم پاسداران؟ » اونم هرهر خنده که برو بابا پاسداران کجاست؟ « خوب ونک » دوباره هرهر «توحید چه طوری میشه رفت » بی مزه بازم خندید آخر گفتم «بابا انقلاب ، هفت تیر... » گفت برو اونطرف میدون ...تمام مدتِ هرهر های این جناب لوتی هرچی فحش بلد بودم به پدر محترم دادم البته تا اونجایی که ربطی به پدربزرگ مادربزرگم پیدا نکنه ... ولی خوب انقدر عصبانی بودم و مشغول پیدا کردن فحش های مناسب بودم نفهمیدم چه طوری اومدم خونه یعنی دفعهء بعد هم وضع همینه! باز گم میشم که اشکال نداره خوش میگذره ...
خوابگاه هم درست شد یه تخت بغل موتور خونه بهم دادن جای همه خالی تا صبح بیداریم انشاالله!
خوبه ولی هیچ مخالفتی ندارم ... حاجی امر فرمودن نگاهمو عوض کنم منم گفتم چشم، فقط خداکنه خیلی عوضی نشهD:!

از فردا ۴ سال شروع میشه!
الهی به امید تو
نظرات 20 + ارسال نظر
روزنگار پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:42 ب.ظ http://roozngar.blogsky.com

رمزآلود شدی !!!

اسفندیار پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:13 ب.ظ http://onlyred.blogsky.com

بابا اشکال نداره......عوضش زمستون جات گرمه.....یواش یواش عادت میکنی.....عادت میکنی که تو سرو صدا بخوابی.
در ضمن ...مراقب باش کاری نکنی که دیگه میدون شوش پیاده شی...اصلا این بحث ها رو جائی بکن که نزدیک خونه باشی...نه.....اینطوری بهترنیست........
بعدشم.....مبارکه......بابت شروع ۴ سال....مطمئن باش که تا چشم بهم بزنی تموم میشه....میگی نه...نگاه کن....
تا بعد....
قرمزته..............................................................

صادق پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:17 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام نظر خواهی از من نیست نمی دونم چرا اینجوری شده.
راستی سوهان نگرفتی که!!!!

ابرخاکستری پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:39 ب.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com

میدونی ، با حرف زدن ۴سال خیلی زیاد به نظر میرسه اما تا چشم به هم بذاری میبینی تموم شد ... و تویی و یه دنیا مسوولیت ...
پیروز باشی ، بامعرفت...

مریم پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:18 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

بیچاره پرستو!حق داره بچه.اینقدر اذیتش نکن.خیلی هم رمز آلود نبود.فکرتو خوندم!تازه خدا رو شکر کن همون کنار موتورخونه رو داری.تازه من هم از این مشکل راه برام پیش اومده.همیشه الابختکی سوار اولین اتوبوسی میشم که از راه میاد.امتحان کن.معمولا نزدیک خونه پیاده م میکنن!

عماد پرسپولیسی پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:28 ب.ظ http://emadd.blogsky.com

چی ؟! چی ؟! نفهمیدم ! این پرستو تو رو تهدید کرده ؟!!!‌ آهاااااای پرستووووووو ! کجا قایم شدی ؟! بیا ببینم حرف حسابت چیه ؟!! الان که شبه شایدم همین ورا باشی ولی من نمی بینمت !! ... جناب گندم زار !‌ از طرف من بر پیشانی مبارک پدر با غیرتت بوسه ای بزن و بهش بگو : خیلی باحالی !! خدا از پدری کمت نکنه ! یه غریبه هم این تریپی تا نمیکنه که این بابات ... خدا شفاش بده ! ... یه مطلب دیگه هم خواستم خدمتتون عرض کنم ! ولی خصوصیه .. بعداْ می گم خدمتتون !! D:

گندم زار پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:29 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

جناب پرسپولیسی! دریافت شد پیامتونD:!!

بهرام پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:43 ب.ظ http://dokhtarankimiagar.blogsky.com

سلام برو بچ
خوبی؟
اگه هستی یه سری بزن!
بای

پرستو جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:34 ق.ظ http://parastou.blogsky.com

باز من دیر رسیدم شروع کردین!!
عماد خان من اصلا جرات دارم ایشون رو تهدید کنم؟!!یه صحبت دوستانه بود فقط!!
چرا یه جوری حرف میزنی کسی نفهمه؟!d:
چهار سالتم به خوبی بگذره و تموم شه!!

نازنین جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.ranginkamon.blogsky.com/

وای دوست من چه وبلاگ قشنگی داری

دلگرفته جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:09 ق.ظ http://www.delgerefteh.blogsky.com

avalan salam gandomi jooooooooon
badam mibinam ke hamechiz roobe rah e o zendegi migozaarad baba to ba in cheshm ha ye sohbati dar morede khabgah mikardi hamechiz hal mishod ha khosh begzare 4 sal eshgh o hal.........ya hagh

گل و تگرگ جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:00 ق.ظ http://ramin69.blogsky.com

چی بگم؟؟‌ امیدوارم موفق بیرون بیای...از ته دل میگم...

ناناز جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:40 ق.ظ http://naanaz.blogsky.com

به به سلام ! چه عجب یادی از ما کردی ! ممنونم سر زدی !

پوریا جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ب.ظ http://www.tanboor.blogsky.com

سلام بابا بی خیال وضع خرابتر از اونیه که فکر میکنی .....
در ضمن به این نعش ها زیاد اهمیت نده چرت و پرت زیاد میکن ...آدمهای ابلهی هستن..

چشم تو چشم جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:18 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

تو هر چی می خوای درباره پرستو بنویس .. جوابش با من !
پرستو از عصر به بعد دیگه معلوم نیست .. شب که دیگه ....... ! به خودش نگیا D:
ایشالا دفعه ی بعد با ۱۰۰۰ تومن تجربه کنی مسیر رو !
یه راه دیگه : یه آژانس می گرفتی .. خوب ؟ دم در خونه که رسیدی مرفتی پولشو میاوردی میدادی !

پرستو جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:36 ب.ظ http://parastou.blogsky.com

من اعاده حیثیت میکنم!!d:

امیر استقلالی جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:13 ب.ظ http://peyk.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ با تبادل لوگو موافقی ؟

نغمه جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:02 ب.ظ http://naghmeh-a.blogsky.com

پرستو جونم هیچ خودتو ناراحت نکنیا...!D:D:D:D:D:
بسیار ملذذ گشتیم.
بعدشم....شروعت مبارک!
ایشلا ۴ سال دیگه بازم بهت تبریک میگم و فکر کنم اون یکی خیلی بیشتر هم بچسبه!!

سرکار جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:26 ب.ظ http://sare-kari.blogsky.com

سلام
ای بابا ! عجب جایی از ماشین پیاده شدی:)دفعه بعد خودت کوتاه بیا تا کار به اینجا نکشه D:
راستی ،این نصیحت دوستانه را هم از برادر کوچکترت پذیرا باش .
این چهار سال آغاز یک مرحله جدید از زندگی هستش . فرصتی عالی برای بهتر شدن و بهتر فهمیدن و بهتر دیدن! من نمی دونم رشته تحصیلی شما چیه، در هر صورت سعی کن نهایت استفاده رو از این مدت عمر ببری .فرصت بسیار خوبیه که سطح علمی خودت رو بالا ببری. اگر به همین جزوه ها و کتابهای محدود اکتفا کنی ، مطمئن باش ضرر می کنی . سعی کن خیلی فراتر از این محدودیتها حرکت کنی . از هیچ چیز هراسی به دل راه نده . هر چقدر خودت رو قوی کنی ،اطمینان داشته باش در بلند مدت به نتیجه می رسی. کاش یکی این حرفها رو به من می زد . شاید .....! بگذریم .امیدوارم موفق و موید باشی .

ایام به کام

دیوانه یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:31 ق.ظ http://divane.blogsky.com

این چهار سال تند تر از اون که فکرشو کنی تمام می شه .
دوران خیلی خوبیست سعی کن ازس خوب استفاده کنی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد